گفتوگوی اختصاصی با شمال امین

ایرانی ها دوست دارند داد بزنند
 

پروفسور «شَمال امین» در سلیمانیه ی عراق به دنیا آمده است و حالا در وینِ اتریش «تئاتر لالیش» را به همراهی همسرش اداره می کند. متن زیر حاصل هیچ گفت وگویی از پیش تعیین شده نیست. گفت وگویی که قرار بود شکل بگیرد اما قطع شدن برق در شب این فرصت را از بین برد و دیگر تا زمان حضور او در ایران موفق به انجام گفت وگو نشدیم. این نشست با حضور کارگردان نمایش «وضعیت»، «پیام عزیزی» صورت گرفت. «پیام عزیزی» تئاتر را در اراک و بوشهر خوانده است و تاکنون در جشنواره های دانشگاهی و...  نمایش های متعددی را به روی صحنه برده است. آخرین کار او نمایش «وضعیت» است که در پنجمین جشنواره ی فیلم و تئاتر «اسکیناآپ» در کوزوو توانست رتبه ی بهترین کارگردان را به دست بیاورد.
 
قرار گفت وگو را با «شَمال امین»  می گذاریم. کارگردان و باریگر تئاتر. کسی که در سلیمانیه ی عراق متولد شده است و حالا در وین «تئاتر لالیش» را اداره می کند. تنها گفت وگو نیست و قرار است با هم باشیم. اما به محض ورود شَمال امین برق می رود و همه ی گفت وگو و مهمانی ما در شام می گذرد. با صدایی پر طنین و با خنده می گوید: «اگر زمانی از این شب حرف بزنیم هیچ کدام همدیگر را نمی شناسیم.» اتفاقات برق اشغال است و اصلاً جواب نمی دهد.
گروه تئاتر «وضعیت» به کارگردانی «پیام عزیزی» سال 86 به کوزوو رفت و در آن جا توانست کارگردانی برتر جشنواره ی «اسکیناآپ» را به دست بیاورد و آشنایی گروه با «شَمال امین» از همان جا شکل گرفت تا او به ایران آمد. «وضعیت» نمایشی متکی بر موسیقی و حرکت است. نمایشی که در جشنواره ی تئاتر دانشگاهی سال 86 توانسته بود جایزه ی بهترین دکور را به خودش اختصاص دهد.

«شَمال امین» در مدت اقامتش در تهران با بازیگران ایرانی نمایشی را آماده ی اجرا کرد که در جشنواره ی تئاتر دانشگاهی ایران به صحنه رفت.
گفت وگوی تاریکی ما نه آغازی داشت و نه پایانی. «شمال امین» از نوع اجراهایش حرف زد و ما در تاریکی با ضبط مان خیلی دیر به حرف های او پیوستیم. «امین» از تئاترش در وین حرف زد و از وضعیت تئاتر در ایران و نواقص اش. تئاتر مورد نظر شمال امین تئاتری است متکی بر حرکت و صوت. « 
اجرا برای ما تبادل انرژی با تماشاگر است.» که او معتقد است در ایران چنین اتفاقی رخ نمی دهد. « ما سعی می کنیم طوری با همدیگر ارتباط برقرار کنیم که حواس مان به انرژی همدیگر باشد.» او تُن های مختلف صدا و حرکات مختلف بدن را در سرتاسر دنیا می آزماید و تئاتر خود را به روی صحنه می برد. برای او کلام در نمایش یعنی آوا، صوت، نغمه و... «کلمه تُن است. کلمه نغمه است. شنیدن است. کلمه تصویر است.»

«شمال امین» چند سال است که یک نمایش را در سراسر دنیا و با بازیگران متفاوت به روی صحنه می برد. این نمایش

«no shadow»
 نام دارد. این نمایش با تکیه بر همین تکنیک است. تکنیکی که معتقد است در هر ملت و قومی یک جواب ویژه می دهد و برای همه قابل درک و فهم است.

« پارسال در اوکراین، نوشادو را اجرا کردیم. امسال در آن جا کارگاه داشتم. از جایی که نوشادو در اوکراین تمام شده بود و ما ادامه داده بودیم را به آن ها نشان دادم، با متریال های جدیدتر، بدن، صدا و ملودی های دیگر، با بعضی تکنیک های صدایی مثل بچه ای که به دنیا می آید. این کار مثل تمام مراحل زندگی انسان می ماند که باید تمام مراحل زندگی را طی کند و بعد بمیرد. مثلاً بعضی چیزها را ما به کار می بریم که معنی ندارد، چند تا کلمه ی هنری. کلمه هایی که معنی خاصی ندارند و تنها دارای تُن هستند. ما می گردیم زندگی تُن ها را پیدا می کنیم. این تُن ها رنگ های مختلفی دارند. از آن کلمه ها، انواع و اقسام کلمه های تازه به وجود می آید. نوشادو شامل نمایشی می شود که همه ی تکس ها، تکس های هنری هستند. تو کلمه می شنوی، این کلمه همه چیز است اما از نظر زبان شناسانه هیچ معنایی ندارد. در هیچ فرهنگی این کلمات معنی ندارند. اما تُن همه ی فرهنگ ها را در پشت خودش دارد. و نمایشی است که همه چیز با این تکنیک در آن شکل می گیرد.»

بی گمان این نوع تئاتر در ایران هنوز نتوانسته جایگاه خود را پیدا کند. حرکت های پراکنده ی تئاتری در این زمینه دلیلی بر گستردگی آن نیست. این نوع نمایش با آموزه های اساتید تئاتر امروز ایران متفاوت است. بنابراین نمی تواند گسترده بشود. جریان تئاتر حرفه ای ما در ایران از این ماجرا دور است و حتا اجازه ی حضور به این نوع اثر را هم به سختی می دهد. این نوع تئاتر در ایران متهم به معنا گریزی است. چون تئاتر در این جا به گونه ای تحت تاثیر نوعی اخلاقیات است و می خواهد اخلاقیات را در جامعه گسترش دهد. این هدف سرمایه گذاران این هنر است. سرمایه گذارای که دولتی است و اجازه ی رشد هم به تئاتر خصوصی نمی دهد. اصلاٌ تئاتر خصوصی به معنای واقعی وجود ندارد.
 
این در حالی است که «شَمال امین» معتقد است «تئاتر خصوصی ضد سیستم حاکم نیست. تو در تئاتر خصوصی جایی داری که باید در آن مدام در حال کار باشی و ساختاری را دنبال کنی که نباید آن را عوض کنی.» اما چنین تئاتری در ایران شکل نمی گیرد. جایی که گروه تئاتری در آن مدام در حال تمرین باشند شاید در ایران منحصر به اماکن دولتی است که در آن ها انبوهی از هنرمندان حرفه ای تئاتر در انتظار مکان تمرین هستند. 

نظر «شَمال امین» بر این است که در تئاتر به مکان احتیاج داریم و به زمان. که در این زمان و مکان، زمان و مکان دیگری را تعریف می کنیم. «ما در این مکان واقعی از مکان تئاتری حرف می زنیم.» او معتقد است که مکان واقعی تئاتر در ایران مکان و زمان تئاتری را هم دچار اشکال کرده است. «شَمال امین» مشکلات تئاتر ایران را این گونه ارزیابی می کند: «من پارسال در ایران با یک سری استاد نشسته بودم. شش روز کار دیدم و کارگاه داشتم. بعد از دیدن کارها به این استاد گفتم: استاد هنرجویان شما خیلی داد می زنند. می روم نمایش ها را می بینم، اصلاً جای داد زدن نیست ولی چرا این ها داد می زنند. وقتی با طرف مقابلش حرف می زند و می گوید بیا، داد می زند. می آید جلو و تا می خواهد حرف بزند داد می زند. این موقعیت به من می گوید که این فریاد اضافی است. استاد به من می گوید که ایرانی ها دوست دارند داد بزنند. گفتم: استاد این طوری نیست. شما به آن ها یاد ندادید که داد نزنند. شما در سرزمینی زندگی می کنید که زبانش زبان شعر و موسیقی است. به سالن ها نگاه کنید. به سالن مولوی نگاه کنید، اصلاً آگوستیک نیست. یک چیزی گذاشتند که صدا را خفه می کند، می جود، می بلعد. مشکل این است. مشکل این نیست که ایرانی ها به داد و فریاد علاقه دارند. داد زدن اسلوب و شیوه ی خودش را دارد. تو به آن ها یاد نمی دهی که به خودش گوش بدهد. آگوستیکی وجود ندارد. وقتی صدای من به دیوار می رسد دیوار صدای من را می بلعد.»

این تنها مشکل تئاتر در ایران نیست. مشکلات تئاتر ایران آن قدر زیاد است که پرداختن به آن ها بحث کارشناسی می طلبد. با این همه «شَمال امین» معتقد است که برای تغییر وضعیت موجود باید از درون تئاتر یک رفورم صورت بگیرد. آرام آرام از حل کردن مسائل و مشکلات ریز شروع بشود تا بتوان در آینده تئاتری بدون داد و فریاد داشته باشیم. این در حالی است که سالن های تئاتر در ایران - حتا سالن های حرفه ای - حداقل های استاندارد را ندارند و همچنین هیچ تلاشی برای ساخت و ساز شکل نمی گیرد و حتا تعمیر سالن های موجود باعث تعطیلی تقریباً یک ساله ی تئاتر در ایران می شود. اما این مشکلات مشکلات کلان تئاتر در این سرزمین است با این همه این کارگردان تئاتر معتقد است که می توان از جاهای کوچک تر و از ایرادهای کوچک تر شروع کرد و آن ها را اصلاح کرد.

«یک سری چیزها دست شماست. تماشاگر را به زور و بیشتر از حد ظرفیت وارد سالن می کنند من به عنوان تماشاگر نفسم تنگ می شود و دیگر حوصله ی دیدن نمایش را از دست می دهم. همه ی انرژی من از بین می رود. این ها خیلی بر روی انرژی آدم تاثیر دارد. امروز می خواستم جابه جا بشوم بیست نفر آدم رو به روی من نشسته بود و من نمی توانستم تکان بخورم. این هم به دوش شماست که سیستم تماشاچی را درست کنید. اگر بیست نفر آدم آمدند داخل سالن، بگذار همان بیست نفر ببینند، بقیه بگذار سال بعد ببینند. در این شرایط به بازیگر هم فشار می آید. وقتی به بازیگر فشار می آید و عرق می کند خیلی بد است. ممکن است من یک تُنی را ایجاد کنم که عرق کنم. این عرق ممکن است به من انرژی بدهد که بهتر کار کنم. با عرق کردن فضای سالن فرق می کند. ما اگر به کار خودمان معنی بدهیم و کم کم این ها را تمرین بکنم آرام آرام بر روی سطوح بالا تاثیر می گذارد.»
 
یکی دیگر از مشکلات ریز تئاتر ایران به گمان «شَمال امین»وجود دوربین های عکاسی متعدد در هنگام اجرا است. دوربین هایی که مدام کار می کنند. «وقتی وارد سالن می شوی فقط دوربین می بینی، دوربین، دوربین، دوربین عکاسی که مدام عکس می گیرد. این اصلاً تئاتر نیست. بازیگر هم طوری ژست می گیرد که مقابل دوربین قشنگ به نظر بیاید. شما دارید تمام تمرکز ما را به هم می زنید. اما بازیگر خوشش می آید. می دیدم که بازیگرها پوزیسیون خاصی می گرفتند تا از آن ها عکس گرفته بشود. این چیزهای کوچکی است اما مهم است. یواش یواش باید این سیستم درست بشود. یک بازیگر هم باید بداند که در مسیر اجرا قرار گرفته و تماشاگر هم بداند که به تمرکز احتیاج دارد. کم کم مثل موج با اصلاح این موارد تئاتر شکل می گیرد. سیستم این جا با کشورهای اروپایی و اتریش فرق می کند. تئاتری که من در اتریش کار می کنم پنج در دارد برای مواقعی که اتفاقی می افتد. اگر نور هم قطع بشود، نور مخصوص دارم. سیستم سیم پیچی آن جا نسوز است. من می توانم 250 نفر را وارد سالن کنم. اگر 40 نفر بازیگر داشته باشم باید در برابر 40 نفر 90 نفر از تماشاگرم را کم کنم. اگر رقص، کنسرت باشد سیستم ها عوض می شود. آن جا کارشناس دارند و باید پول بدهی تا کارشناس بیاید و سیستم تو را تأیید کند.
اگر درست نباشد نمی گذارند تو کار کنی. وقتی یک میز لق می زند حساب زندگی تماشاگر و بازیگر را هم می کنند. اگر کارشناس بیاید و این را ببیند جریمه می کند که به اندازه ی دو سال کرایه خانه است. اگر دوباره تکرار شد مجوز تئاتر را از تو می گیرند. آن جا مملکت قانون است. رییس جمهور هم نمی تواند برای تو کاری کند. آن جا یک فضای تئاتری برای خودش کاراکتر و شخصیت دارد. آن جا حساب زندگی من و انسان را می کنند. وقتی تئاترت شخصیت خودش را داشته باشد دولت هم به صورت یک شخصیت به تئاتر تو نگاه می کند که بله تئاتر تو همه ی خصوصیات تئاتری را دارد و تو می توانی کار کنی. وقتی بودجه ی مملکتی را تعیین می کند حساب تئاتر تو را هم می کند، یک چیز تعیین شده است و پرداخت می شود.»

بسیاری از مشکلات گریبان تئاتر ایران گرفته است. تئاتری منحصر شده در یک شهر، یک مجموعه ی تئاتر شهر با چند سالن بسار ناایمن که با وجود تعمیرات نتوانسته ایمنی لازم را پیدا کند. تئاتری که نمی تواند مخاطب خود را جذب کند. تئاتری که حمایت های دولتی در آن با عوض شدن مدیران تغییر می کند. تئاتری که منشورش حکم صادر کردن برای هنرمند است که تو باید این گونه کار کنی و نباید این طور کار کنی. تئاتری که انجمن نمایشش تعطیل است و موکول شده است به تحریر اساس نامه ای جدید. و بودجه هایی که کم تر برای نمایش های خلاق صرف می شود و بیش تر برای افراد و اجراهایی هزینه می شود که به گفته ی «شَمال امین»، «این یک سیستم قدیمی است که استانیسلاویسکی می گفت صدای بازیگر باید طوری باشد که تماشاگر حتا صدای او را از پشت هم بشنود.» 
«شَمال امین» ایران را ترک کرد. قرار گفت وگویی مفصل را با او گذاشتیم در زمانی که دوباره به ایران بیاید. گفت وگویی که در تاریکی شکل نگیرد

گفتگو از آزاده کاظمی
Theatrical e-magazine in: www.pose.ir